معنی فارسی wooly bear

A2

کرمی با موی زیاد که معمولاً به رنگ سیاه و نارنجی دیده می‌شود و در مراحل ابتدایی زندگی خود تشکیل می‌شود.

A type of caterpillar known for its bristly appearance, often the larval stage of the Isabella tiger moth.

noun
معنی(noun):

A hairy caterpillar.

معنی(noun):

Specifically, the larva of a moth of the family Arctiidae.

معنی(noun):

An explosive shell that gives out dense smoke when it bursts.

example
معنی(example):

من یک کرم موی دار در حال خزیدن بر روی زمین دیدم.

مثال:

I saw a wooly bear caterpillar crawling on the ground.

معنی(example):

کر‌های موی دار به خاطر ظاهر پشمالو و حرکت آهسته‌شان شناخته می‌شوند.

مثال:

Wooly bears are known for their fuzzy appearance and slow movement.

معنی فارسی کلمه wooly bear

: معنی wooly bear به فارسی

کرمی با موی زیاد که معمولاً به رنگ سیاه و نارنجی دیده می‌شود و در مراحل ابتدایی زندگی خود تشکیل می‌شود.