معنی فارسی woomph
B1صدا یا اثر یک انفجار بزرگ یا ناگهانی که معمولاً بیسروصدا به وقوع میپیوندد.
A sudden loud noise or explosion, often used to describe the sound of something bursting.
- OTHER
example
معنی(example):
بادکنک هنگام ترکیدن صدای بلندی ایجاد کرد.
مثال:
The balloon made a loud woomph as it burst.
معنی(example):
وقتی که آتشبازی شروع شد، صدای بمی شنیدم.
مثال:
I heard a woomph when the fireworks went off.
معنی فارسی کلمه woomph
:
صدا یا اثر یک انفجار بزرگ یا ناگهانی که معمولاً بیسروصدا به وقوع میپیوندد.