معنی فارسی word finder

B1

ابزاری که به جست‌وجوی کلمات به‌خصوص در بازی‌ها کمک می‌کند.

A tool that assists in finding words, particularly in word-related games.

example
معنی(example):

یافتن کلمات برای بازی‌هایی مانند اسکرابل مفید است.

مثال:

A word finder is useful for games like Scrabble.

معنی(example):

من از یک یافتن کلمات برای کمک به حل جدول کلمات متقاطع استفاده کردم.

مثال:

I used a word finder to help with my crossword puzzle.

معنی فارسی کلمه word finder

: معنی word finder به فارسی

ابزاری که به جست‌وجوی کلمات به‌خصوص در بازی‌ها کمک می‌کند.