معنی فارسی wordiest

B2

پرکلمات‌ترین، به معنای بیشترین استفاده از کلمات در یک نوشته است، به عنوان صفتی تعریف می‌شود که بیشترین حجم واژه‌ها را برای بیان یک مفهوم به کار می‌برد.

The most verbose or containing the most words; describing something excessively lengthy in expression.

adjective
معنی(adjective):

Using an excessive number of words.

مثال:

The story was long and very wordy.

example
معنی(example):

او طولانی‌ترین مقاله را در کلاس نوشت.

مثال:

He wrote the wordiest essay in the class.

معنی(example):

گزارش، پرکلمات‌ترین سندی بود که هرگز خوانده‌ام.

مثال:

The report was the wordiest document I've ever read.

معنی فارسی کلمه wordiest

: معنی wordiest به فارسی

پرکلمات‌ترین، به معنای بیشترین استفاده از کلمات در یک نوشته است، به عنوان صفتی تعریف می‌شود که بیشترین حجم واژه‌ها را برای بیان یک مفهوم به کار می‌برد.