معنی فارسی work-arounds

B1

راه‌حل‌های جایگزین برای مشکلات یا موانع، به ویژه هنگام استفاده از روش‌های غیرمستقیم.

Alternative methods for dealing with problems or obstacles, especially by circumventing direct approaches.

example
معنی(example):

ما چندین راه‌حل برای مشکلات نرم‌افزاری پیدا کردیم.

مثال:

We found several work-arounds for the software issues.

معنی(example):

زمانی که مسیر اصلی بسته بود، از راه‌حل‌های جانبی استفاده کردیم تا به مقصد برسیم.

مثال:

When the main route was closed, we used work-arounds to reach our destination.

معنی فارسی کلمه work-arounds

: معنی work-arounds به فارسی

راه‌حل‌های جایگزین برای مشکلات یا موانع، به ویژه هنگام استفاده از روش‌های غیرمستقیم.