معنی فارسی work-piece
B1قطعه کار، به واحدی مستقل از کار اشاره دارد که معمولاً برای تولید یک محصول به کار میرود.
An individual item or unit of work that is produced in a manufacturing process.
- NOUN
example
معنی(example):
او به دقت هر قطعه کار را از نظر کیفیت بررسی کرد.
مثال:
He carefully examined each work-piece for quality.
معنی(example):
قطعه کار باید به دقت بریده شود تا به درستی جا بیفتد.
مثال:
The work-piece needs to be cut accurately to fit properly.
معنی فارسی کلمه work-piece
:
قطعه کار، به واحدی مستقل از کار اشاره دارد که معمولاً برای تولید یک محصول به کار میرود.