معنی فارسی working-man
B1کارمند، فردی است که در مشاغل فیزیکی یا یدی مشغول به کار است و به طور معمول برای تأمین معیشت خود تلاش میکند.
A person engaged in physical labor or work that is often associated with manual jobs.
- NOUN
example
معنی(example):
کارمند معمولی اغلب با چالشهایی در تعادل کار و زندگی خانوادگی مواجه است.
مثال:
The working-man often faces challenges balancing work and family life.
معنی(example):
بسیاری از آهنگها به بزرگداشت استقامت کارمند در زمانهای دشوار میپردازند.
مثال:
Many songs celebrate the resilience of the working-man in trying times.
معنی فارسی کلمه working-man
:
کارمند، فردی است که در مشاغل فیزیکی یا یدی مشغول به کار است و به طور معمول برای تأمین معیشت خود تلاش میکند.