معنی فارسی worldly-wise
B2فرهیخته، کسی که تجربه و دانشی از جنبه های مختلف جهان دارد.
Having a lot of experience and knowledge about the world, especially from travel.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Experienced in the ways of the world; sophisticated and cosmopolitan
example
معنی(example):
او بسیار فرهیخته است و فرهنگ های مختلف را درک می کند.
مثال:
She is very worldly-wise and understands different cultures.
معنی(example):
با سفرهای بسیار، او فرهیخته شد.
مثال:
Having traveled extensively, he became worldly-wise.
معنی فارسی کلمه worldly-wise
:
فرهیخته، کسی که تجربه و دانشی از جنبه های مختلف جهان دارد.
