معنی فارسی worth while

B2

ارزشمند بودن، نشان‌دهنده اهمیت یا فایده‌ای است که بر اساس هزینه یا زمان صرف شده اندازه‌گیری می‌شود.

Significant enough to justify the time or effort spent.

adjective
معنی(adjective):

Good and important enough to spend time, effort, or money on.

مثال:

Doing volunteer work to help others is truly worthwhile.

example
معنی(example):

سخت درس خواندن برای آینده‌تان ارزشمند است.

مثال:

Studying hard is worth while for your future.

معنی(example):

الان شاید به نظر نرسد، اما داوطلبی تجربه‌ای ارزشمند است.

مثال:

It may not seem like it now, but volunteering is worth while experience.

معنی فارسی کلمه worth while

: معنی worth while به فارسی

ارزشمند بودن، نشان‌دهنده اهمیت یا فایده‌ای است که بر اساس هزینه یا زمان صرف شده اندازه‌گیری می‌شود.