معنی فارسی wpm
B1WPM، تعداد کلمات در هر دقیقه که میتواند به عنوان معیاری برای سرعت تایپ در نظر گرفته شود.
Words per minute, a measure of how many words a person can type in a minute.
- noun
noun
معنی(noun):
Initialism of words per minute.
example
معنی(example):
WPM یک معیار رایج برای اندازهگیری سرعت تایپ است.
مثال:
WPM is a common measure of typing speed.
معنی(example):
برای بهبود WPM خود، به طور منظم با استفاده از نرمافزارهای تایپ تمرین کنید.
مثال:
To improve your WPM, practice regularly using typing software.
معنی فارسی کلمه wpm
:
WPM، تعداد کلمات در هر دقیقه که میتواند به عنوان معیاری برای سرعت تایپ در نظر گرفته شود.