معنی فارسی wrap oneself in the flag
B2خود را در پرچم پیچیدن، عمل نشان دادن عشق و وفاداری به وطن و نماد آن.
To cover oneself with a flag to express patriotism or allegiance.
- IDIOM
example
معنی(example):
در مراسم رژه، او تصمیم گرفت خود را در پرچم بپیچد.
مثال:
During the parade, he chose to wrap himself in the flag.
معنی(example):
او خود را در پرچم پیچید تا ملیگرایی خود را نشان دهد.
مثال:
She wrapped herself in the flag to show her patriotism.
معنی فارسی کلمه wrap oneself in the flag
:
خود را در پرچم پیچیدن، عمل نشان دادن عشق و وفاداری به وطن و نماد آن.