معنی فارسی wrier

B1

نویسنده‌ای که به شیوه خاص و خلاقانه‌ای می‌نویسد. معمولا به معنای کسی است که در نویسندگی مهارت بالایی دارد.

One who writes; often used to denote someone with particular skill in writing.

adjective
معنی(adjective):

Turned away, contorted (of the face or body).

معنی(adjective):

Dryly humorous; sardonic or bitterly ironic.

معنی(adjective):

Twisted, bent, crooked.

معنی(adjective):

Deviating from the right direction; misdirected; out of place.

example
معنی(example):

او نویسنده‌ای خلاق‌تر از همتایانش است و داستان‌های منحصر به فردی می‌نویسد.

مثال:

She is a wrier than her peers, crafting unique stories.

معنی(example):

این مجله نویسنده ماه را به خاطر مقالات استثنایی‌اش معرفی می‌کند.

مثال:

The magazine features the wrier of the month for her exceptional articles.

معنی فارسی کلمه wrier

: معنی wrier به فارسی

نویسنده‌ای که به شیوه خاص و خلاقانه‌ای می‌نویسد. معمولا به معنای کسی است که در نویسندگی مهارت بالایی دارد.