معنی فارسی wrist-wear
B1اقلامی که به مچ دست پوشیده میشوند، مانند ساعتها و دستبندها.
Accessories worn on the wrist, such as bracelets and watches.
- NOUN
example
معنی(example):
پوشاک مچ شامل اقلامی مانند دستبندها و ساعتها است.
مثال:
Wrist-wear includes items like bracelets and watches.
معنی(example):
او برای مهمانی یک پوشاک مچ شیک خرید.
مثال:
She bought a stylish wrist-wear for the party.
معنی فارسی کلمه wrist-wear
:
اقلامی که به مچ دست پوشیده میشوند، مانند ساعتها و دستبندها.