معنی فارسی wrong-doings
B1عملکردهای نادرست یا غیراخلاقی که توسط افراد یا سازمانها انجام میشود.
Actions that are wrong or unlawful, typically involving immoral behavior or misconduct.
- NOUN
example
معنی(example):
کمیته اقدام به بررسی اشتباهات گزارش شده توسط شهروندان کرد.
مثال:
The committee investigated the wrong-doings reported by the citizens.
معنی(example):
فاش کردن اشتباهات میتواند منجر به اصلاحات قابل توجهی شود.
مثال:
Revealing wrong-doings can lead to significant reforms.
معنی فارسی کلمه wrong-doings
:
عملکردهای نادرست یا غیراخلاقی که توسط افراد یا سازمانها انجام میشود.