معنی فارسی wuffed
A2صدای جمع شده به معنای وضوح از خوشحالی یا تعجب است.
Past tense of wuff; the action of making a sound typical of a dog.
- verb
verb
معنی(verb):
To make a woofing sound.
example
معنی(example):
تولهسگ خسته قبل از خواب به آرامی ووف ووف کرد.
مثال:
The tired puppy wuffed softly before sleeping.
معنی(example):
او وقتی دوستانش را دید، با تعجب ووف کرد.
مثال:
He wuffed in surprise when he saw his friend.
معنی فارسی کلمه wuffed
:
صدای جمع شده به معنای وضوح از خوشحالی یا تعجب است.