معنی فارسی yachting
B1کشتیرانی، فعالیتی که شامل قایقرانی با قایقهای بادبانی و تفریحی میشود.
The activity of sailing or cruising in a yacht.
- verb
- noun
verb
معنی(verb):
To sail, voyage, or race in a yacht.
noun
معنی(noun):
A physical activity involving boats, be it racing sailing boats, cruising to distant shores, or day-sailing along a coast.
example
معنی(example):
کشتیرانی یک سرگرمی محبوب برای بسیاری از افراد ثروتمند است.
مثال:
Yachting is a popular pastime for many wealthy people.
معنی(example):
او تابستانهایش را در دریای مدیترانه به کشتیرانی میگذرانید.
مثال:
She spends her summers yachting in the Mediterranean.
معنی فارسی کلمه yachting
:
کشتیرانی، فعالیتی که شامل قایقرانی با قایقهای بادبانی و تفریحی میشود.