معنی فارسی yachtsmanship

B2

یخچالی، مهارت‌های لازم برای قایق‌رانی و هدایت قایق در دریا.

The skill or art of sailing and handling yachts.

example
معنی(example):

یخچالی او همه مهمانان را تحت تأثیر قرار داد.

مثال:

His yachtsmanship impressed all the guests.

معنی(example):

یخچالی برای هدایت در آب‌های خشن ضروری است.

مثال:

Yachtsmanship is essential for navigating rough waters.

معنی فارسی کلمه yachtsmanship

: معنی yachtsmanship به فارسی

یخچالی، مهارت‌های لازم برای قایق‌رانی و هدایت قایق در دریا.