معنی فارسی yaray
B1یارای، به معنای شاداب و پرانرژی، به ویژه در زمینههای تجملاتی و زیبایی شناسی.
A term that implies liveliness and energy, often used in aesthetic contexts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
لبخند او یارای شاداب و مسری بود.
مثال:
Her smile was yaray and contagious.
معنی(example):
تزئینات یارای اتاق را روشن کرد.
مثال:
The yaray decorations brightened up the room.
معنی فارسی کلمه yaray
:
یارای، به معنای شاداب و پرانرژی، به ویژه در زمینههای تجملاتی و زیبایی شناسی.