معنی فارسی yarnwindle
B1یارنویندل، عمل پیچیدن نخ با استفاده از ابزار خاصی که ممکن است به شکل قرقره باشد و برای ترتیب و ذخیرهسازی نخ استفاده میشود.
The process of winding yarn onto a spool or similar device for organization and storage.
- VERB
example
معنی(example):
یعنی یارنویندل به معنای پیچیدن نخ بر روی قرقره است.
مثال:
To yarnwindle means to wind yarn onto a spool.
معنی(example):
او قبل از شروع پروژهاش باید نخ را یارنویندل کرد.
مثال:
She had to yarnwindle the skein before starting her project.
معنی فارسی کلمه yarnwindle
:
یارنویندل، عمل پیچیدن نخ با استفاده از ابزار خاصی که ممکن است به شکل قرقره باشد و برای ترتیب و ذخیرهسازی نخ استفاده میشود.