معنی فارسی yawled
B1به معنای صدا زدن یا کشیدن صدا به ویژه در حالت احساسات شدید مانند غم و اندوه یا ناراحتی است.
To make a long, loud cry, often expressing pain or distress.
- VERB
example
معنی(example):
سگ وقتی تنها ماند، به شدت یاول کرد.
مثال:
The dog yawled loudly when left alone.
معنی(example):
او با شگفتی یاول کرد زمانی که در صدای جیر جیر کرد.
مثال:
He yawled in surprise as the door creaked.
معنی فارسی کلمه yawled
:
به معنای صدا زدن یا کشیدن صدا به ویژه در حالت احساسات شدید مانند غم و اندوه یا ناراحتی است.