معنی فارسی yigh
B1واژهای برای ابراز ناراحتی یا نارضایتی، گاهی مشابه 'آه' یا 'ای وا'.
An exclamation used to express dismay or annoyance.
- INTERJECTION
example
معنی(example):
ای وا! این خیلی کار برای یک روز است.
مثال:
Yigh! That's too much work for one day.
معنی(example):
او فریاد زد: 'ای وا، نمیتوانم باور کنم که این کیسه چقدر سنگین است!'
مثال:
She exclaimed, 'Yigh, I can't believe how heavy this bag is!'
معنی فارسی کلمه yigh
:
واژهای برای ابراز ناراحتی یا نارضایتی، گاهی مشابه 'آه' یا 'ای وا'.