معنی فارسی yochel

B1

بی‌تابی یا شادی شدید، معمولاً در اثر هیجان.

To show exuberance or excitement, often through movement or sound.

example
معنی(example):

او هنگام باز کردن هدیه‌اش به نظر می‌رسید که با هیجان یوشل می‌زند.

مثال:

She seemed to yochel with excitement as she opened her gift.

معنی(example):

خنده او یک یوشل در میان جمعیت بود.

مثال:

His laughter was a yochel among the crowd.

معنی فارسی کلمه yochel

: معنی yochel به فارسی

بی‌تابی یا شادی شدید، معمولاً در اثر هیجان.