معنی فارسی yocking
B1به عمل یخ کردن یا اتصال چیزی به وسیله نقلیه دیگر اشاره دارد.
The act of attaching or securing something to another vehicle.
- VERB
example
معنی(example):
او در حال یخ کردن تریلر به کامیون است.
مثال:
He is yocking the trailer to the truck.
معنی(example):
یخ کردن قایق به ماشین برای حمل و نقل ضروری بود.
مثال:
Yocking the canoe to the car was essential for transport.
معنی فارسی کلمه yocking
:
به عمل یخ کردن یا اتصال چیزی به وسیله نقلیه دیگر اشاره دارد.