معنی فارسی yoghurt
B1محصولی لبنی که از تخمیر شیر به دست می‌آید و معمولاً با طعم‌دهنده‌ها یا میوه‌ها سرو می‌شود.
A fermented dairy product made from milk that is often enjoyed plain or with toppings.
- noun
noun
معنی(noun):
A milk-based product stiffened by a bacterium-aided curdling process, and sometimes mixed with fruit or other flavoring.
معنی(noun):
(especially in compounds) Any similar product based on other substances (e.g. soy yogurt).
example
معنی(example):
ماست سرشار از پروبیوتیک‌ها و مفید برای سلامت روده‌هاست.
مثال:
Yoghurt is rich in probiotics and good for gut health.
معنی(example):
خوردن ماست می‌تواند به بهبود هضم کمک کند.
مثال:
Eating yoghurt can improve digestion.
معنی فارسی کلمه yoghurt
:
محصولی لبنی که از تخمیر شیر به دست می‌آید و معمولاً با طعم‌دهنده‌ها یا میوه‌ها سرو می‌شود.
