معنی فارسی you wait

B1

مترادف با صبر کردن برای چیزی یا کسی.

To stay in a place until an expected event happens.

example
معنی(example):

شما در ایستگاه اتوبوس منتظر می‌مانید.

مثال:

You wait for the bus at the stop.

معنی(example):

شما با صبر برای نوبت خود منتظرید.

مثال:

You wait patiently for your turn.

معنی فارسی کلمه you wait

: معنی you wait به فارسی

مترادف با صبر کردن برای چیزی یا کسی.