معنی فارسی young fogey
B1به جوانانی اطلاق میشود که دیدگاههای قدیمی یا سنتی دارند و نسبت به مدرنیته بیعلاقه هستند.
A young person who has old-fashioned or conservative attitudes.
- noun
noun
معنی(noun):
A young and overly conservative person.
example
معنی(example):
او واقعاً یک جوانسال قدیمی است که همیشه از فناوری مدرن شکایت میکند.
مثال:
He is such a young fogey, always complaining about modern technology.
معنی(example):
جوانسالهای قدیمی معمولاً در برابر تغییرات در فرهنگ و مد مقاومت میکنند.
مثال:
Young fogeys often resist changes in culture and fashion.
معنی فارسی کلمه young fogey
:
به جوانانی اطلاق میشود که دیدگاههای قدیمی یا سنتی دارند و نسبت به مدرنیته بیعلاقه هستند.