معنی فارسی young-blood
B1به افرادی که جدیدا به یک گروه یا سازمان میپیوندند و به آن گروه انرژی و ایدههای تازه میدهند، جوانان تازهنفس یا جوانان میگویند.
A term used to describe younger individuals who can bring fresh ideas and energy to a group or organization.
- OTHER
example
معنی(example):
تیم به چند جوان جدید نیاز دارد تا ایدههای جدیدی بیاورند.
مثال:
The team needs some young blood to bring new ideas.
معنی(example):
او احساس میکرد که در شرکت قدیمی یک جوان تازه وارد است.
مثال:
She felt like a young blood in the old company.
معنی فارسی کلمه young-blood
:
به افرادی که جدیدا به یک گروه یا سازمان میپیوندند و به آن گروه انرژی و ایدههای تازه میدهند، جوانان تازهنفس یا جوانان میگویند.