معنی فارسی youngish
B1شخصی که هنوز جوان بهنظر میرسد، اما به سنین میانسالی نزدیک شدهاست.
An informal term used to describe someone who appears somewhat young but is not necessarily of a young age.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او در سیسالگیهای جوان خود بود و پر از انرژی بود.
مثال:
She was in her youngish thirties and full of energy.
معنی(example):
ظاهر جوانانه برند به مشتریان جوانتر جذب میشود.
مثال:
The youngish look of the brand appeals to younger customers.
معنی فارسی کلمه youngish
:شخصی که هنوز جوان بهنظر میرسد، اما به سنین میانسالی نزدیک شدهاست.