معنی فارسی yowed

B1

یهو، عمل فریاد زدن یا ابراز شادی به طور ناگهانی.

Yowed, the act of suddenly shouting or expressing joy.

example
معنی(example):

او دیشب در بازی یهو کرد.

مثال:

He yowed at the game last night.

معنی(example):

آنها با شور و شوق یهو کردند وقتی که برنده شدند.

مثال:

They yowed with excitement when they won.

معنی فارسی کلمه yowed

:

یهو، عمل فریاد زدن یا ابراز شادی به طور ناگهانی.