معنی فارسی yowled
B1گذشته فعل ناله کردن، به معنای تولید صدای بلند و ناامیدکننده.
The past tense of yowl, meaning to have made a loud mournful sound.
- verb
verb
معنی(verb):
Utter a yowl.
معنی(verb):
Express by yowling; utter with a yowl.
example
معنی(example):
سگ بعد از پا گذاشتن روی خار، ناله کرد.
مثال:
The dog yowled in pain after stepping on a thorn.
معنی(example):
او زمانی که دوستانش را دید، با هیجان ناله کرد.
مثال:
She yowled with excitement when she saw her friends.
معنی فارسی کلمه yowled
:
گذشته فعل ناله کردن، به معنای تولید صدای بلند و ناامیدکننده.