معنی فارسی zambian

B1

مربوط به کشور زامبیا یا مردم زامبیا.

Relating to Zambia, its culture or its people.

example
معنی(example):

حیات وحش زامبیای در سراسر جهان مشهور است.

مثال:

The Zambian wildlife is famous around the world.

معنی(example):

او به زامبیا سفر کرد تا فرهنگ زامبیایی را تجربه کند.

مثال:

She visited Zambia to experience Zambian culture.

معنی فارسی کلمه zambian

: معنی zambian به فارسی

مربوط به کشور زامبیا یا مردم زامبیا.