معنی فارسی zambras

B1

نوعی نان که ممکن است در برخی فرهنگ‌ها به عنوان یک غذا یا میان‌وعده سنتی مورد استفاده قرار گیرد.

A traditional bread found in various cultural cuisines.

noun
معنی(noun):

A dance associated with Andalusia.

example
معنی(example):

زامبراها نوعی نان سنتی هستند که در برخی فرهنگ‌ها یافت می‌شوند.

مثال:

Zambras are a type of traditional bread found in some cultures.

معنی(example):

در جمع‌های خانوادگی، ما غالباً از زامبراهای تازه لذت می‌بریم.

مثال:

At family gatherings, we often enjoy fresh zambras.

معنی فارسی کلمه zambras

: معنی zambras به فارسی

نوعی نان که ممکن است در برخی فرهنگ‌ها به عنوان یک غذا یا میان‌وعده سنتی مورد استفاده قرار گیرد.