معنی فارسی zapu
B1زپو به معنی آمادهسازی یا آماده کردن چیزی است، به ویژه در مورد غذا.
To prepare or cook something, especially food.
- OTHER
example
معنی(example):
میخواهم زپو ماهیای که گرفتم را بپزم.
مثال:
I want to zapu the fish I caught.
معنی(example):
او تصمیم گرفت گیاهان را برای دستور پختش زپو کند.
مثال:
She decided to zapu the herbs for her recipe.
معنی فارسی کلمه zapu
:
زپو به معنی آمادهسازی یا آماده کردن چیزی است، به ویژه در مورد غذا.