معنی فارسی zero crossing
B2نقطهای که در آن یک سیگنال تغییر علامت میدهد، یعنی از مثبت به منفی یا بالعکس.
The point where a signal crosses the zero value, indicating a change in its sign.
- NOUN
example
معنی(example):
تغییر صفر به نقطهای اطلاق میشود که یک موج از مثبت به منفی تغییر میکند.
مثال:
Zero crossing refers to the point where a wave changes from positive to negative.
معنی(example):
در پردازش سیگنال، شناسایی تغییر صفر ضروری است.
مثال:
In signal processing, zero crossing detection is essential.
معنی فارسی کلمه zero crossing
:
نقطهای که در آن یک سیگنال تغییر علامت میدهد، یعنی از مثبت به منفی یا بالعکس.