معنی فارسی zero-grazed

B2

اصطلاحی برای اشاره به دام‌هایی که اجازه چرا ندارند.

Refers to livestock that do not graze on pasture.

adjective
معنی(adjective):

(of cattle) Kept in enclosures and never let out to graze.

example
معنی(example):

دام‌های بدون چرا به هیچ وجه اجازه چرا ندارند.

مثال:

Zero-grazed cattle are not allowed to graze at all.

معنی(example):

این مزرعه از روش‌های بدون چرا برای حفظ سلامت خاک استفاده می‌کند.

مثال:

The farm practices zero-grazed methods to maintain soil health.

معنی فارسی کلمه zero-grazed

: معنی zero-grazed به فارسی

اصطلاحی برای اشاره به دام‌هایی که اجازه چرا ندارند.