معنی فارسی zimbabwean
B1فردی که از زیمبابوه میآید یا به فرهنگ آن تعلق دارد.
Relating to Zimbabwe or its people.
- NOUN/ADJECTIVE
example
معنی(example):
او یک هنرمند زیمبابوهای است.
مثال:
She is a Zimbabwean artist.
معنی(example):
فرهنگ زیمبابوهای در تاریخ غنی است.
مثال:
The Zimbabwean culture is rich in history.
معنی فارسی کلمه zimbabwean
:
فردی که از زیمبابوه میآید یا به فرهنگ آن تعلق دارد.