معنی فارسی ziptied
B1عبارت 'ziptied' به معنای این است که شخص یا چیزی با نوار زنجیری محافظت شده است.
To be bound or secured with zip ties.
- verb
verb
معنی(verb):
Alternative form of zip tie
example
معنی(example):
مهم suspect در یافتن زنجیر شده به یک صندلی بود.
مثال:
The suspect was found ziptied to a chair.
معنی(example):
این شوخی شامل کفشهای زنجیر شدهای بود که به آسانی نمیشد آنها را باز کرد.
مثال:
The prank involved ziptied shoes that couldn't be untied easily.
معنی فارسی کلمه ziptied
:
عبارت 'ziptied' به معنای این است که شخص یا چیزی با نوار زنجیری محافظت شده است.