معنی فارسی zonation

B2

زوناسیون، فرآیند یا مفهوم تقسیم‌بندی مکانی یک ناحیه به زون‌ها یا نواحی خاص با ویژگی‌های مجزا است.

The arrangement of different zones in a particular area or environment.

noun
معنی(noun):

An arrangement or distribution of things into zones.

example
معنی(example):

زوناسیون به تقسیم یک منطقه به نواحی مختلف اشاره دارد.

مثال:

Zonation refers to the division of an area into different zones.

معنی(example):

در بوم‌شناسی، زوناسیون اغلب توزیع موجودات را در زیستگاه‌های مختلف توصیف می‌کند.

مثال:

In ecology, zonation often describes how organisms are distributed in different habitats.

معنی فارسی کلمه zonation

: معنی zonation به فارسی

زوناسیون، فرآیند یا مفهوم تقسیم‌بندی مکانی یک ناحیه به زون‌ها یا نواحی خاص با ویژگی‌های مجزا است.