معنی فارسی zonule
B1زونول به ناحیه یا فضاهای کوچک در بدن یا ساختارهای بیولوژیکی اطلاق میشود.
A small zone or area, often used in biological contexts.
- noun
noun
معنی(noun):
A little zone, or girdle; a zonula.
معنی(noun):
The zonule of Zinn.
example
معنی(example):
زونول ناحیه یا منطقه کوچکی در بدن است.
مثال:
A zonule is a small zone or region in the body.
معنی(example):
در زیستشناسی، زونول ممکن است به یک ساختار نواری شکل اشاره کند.
مثال:
In biology, a zonule may refer to a band-like structure.
معنی فارسی کلمه zonule
:
زونول به ناحیه یا فضاهای کوچک در بدن یا ساختارهای بیولوژیکی اطلاق میشود.