معنی فارسی zooplankton
B1 /ˈzoʊəˌplæŋktən/زئوپلانکتون به موجودات ریز و معلق در آب گفته می‌شود که معمولاً در چرخه غذایی اقیانوس‌ها نقش دارند.
Small, often microscopic animals that drift in ocean currents.
- noun
noun
معنی(noun):
Free-floating small protozoa, crustaceans (such as krill), etc. and the eggs and larvae from larger animals.
example
معنی(example):
زئوپلانکتون موجودات ریزی هستند که در آب شناورند.
مثال:
Zooplankton are tiny animals that float in water.
معنی(example):
دانشمندان زئوپلانکتون را برای درک اکوسیستم‌های دریایی مطالعه می‌کنند.
مثال:
Scientists study zooplankton to understand marine ecosystems.
معنی فارسی کلمه zooplankton
:
زئوپلانکتون به موجودات ریز و معلق در آب گفته می‌شود که معمولاً در چرخه غذایی اقیانوس‌ها نقش دارند.
