معنی فارسی irresistible
B2 /ˌɪɹɪˈzɪstəbl̩/غیرقابل مقاومت به معنای چیزی است که بسیار جذاب است و نمیتوان در برابر آن مقاومت کرد.
Too attractive or appealing to be resisted.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Impossile to resist.
معنی(adjective):
Compellingly attractive.
example
معنی(example):
کیک شکلاتی به سادگی غیرقابل مقاومت بود.
مثال:
The chocolate cake was simply irresistible.
معنی(example):
لبخند او غیرقابل مقاومت است؛ همه اطراف او احساس خوشحالی میکنند.
مثال:
Her smile is irresistible; everyone feels happy around her.
معنی فارسی کلمه irresistible
:
غیرقابل مقاومت به معنای چیزی است که بسیار جذاب است و نمیتوان در برابر آن مقاومت کرد.