معنی فارسی irreproducible
C1غیرقابل تولید دوباره، به معنی چیزی که نمیتوان آن را به طور دقیق تکرار کرد.
Cannot be reproduced or replicated; unique in essence.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
That cannot be reproduced or duplicated
example
معنی(example):
سبک هنرمند منحصر به فرد است و به طور قابل ملاحظهای غیرقابل تولید دوباره است.
مثال:
The artist's style is unique and arguably irreproducible.
معنی(example):
کیفیت این شراب قدیمی غیرقابل تولید دوباره است.
مثال:
The quality of this vintage wine is irreproducible.
معنی فارسی کلمه irreproducible
:
غیرقابل تولید دوباره، به معنی چیزی که نمیتوان آن را به طور دقیق تکرار کرد.