معنی فارسی 'snails
B1حلزونها جانوران نرمتن هستند که معمولاً در محیطهای مرطوب یافت میشوند و صدایی ندارند.
A common name for various gastropods that usually have a spiral shell and move slowly.
- interjection
interjection
معنی(interjection):
An oath.
example
معنی(example):
باغ چندین حلزون را بر روی برگها میزند.
مثال:
The garden has many 'snails crawling on the leaves.
معنی(example):
او حلزونها را جمعآوری کرد تا حرکت آنها را مشاهده کند.
مثال:
She collected 'snails to observe their movement.
معنی فارسی کلمه 'snails
:حلزونها جانوران نرمتن هستند که معمولاً در محیطهای مرطوب یافت میشوند و صدایی ندارند.