معنی فارسی متاهل
B1بالغ، به معنای رشد یافته یا توسعه یافته، به ویژه در زمینههای عاطفی یا اجتماعی.
Fully developed, especially in a mental or emotional sense.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او برای سنش بهخوبی بالغ است.
مثال:
He is quite mature for his age.
معنی(example):
تفکر بالغ در تصمیمگیری ضروری است.
مثال:
Mature thinking is essential in decision-making.
معنی فارسی کلمه متاهل
:
بالغ، به معنای رشد یافته یا توسعه یافته، به ویژه در زمینههای عاطفی یا اجتماعی.