معنی فارسی -bedded

B1

به معنای قرار دادن چیزی در یک بستر خاص، معمولاً در زمینه‌های گیاهی یا زمانی که چیزی در جایی قرار می‌گیرد.

Refers to the act of placing something in a designated position or environment.

example
معنی(example):

اصطلاح «بِدِد» به چیزی اشاره دارد که در یک تخت یا روی آن قرار گرفته است.

مثال:

The term bedded refers to something that has been placed in or on a bed.

معنی(example):

گیاهان در خاک قرار داده شدند تا رشد بهینه داشته باشند.

مثال:

The plants were bedded in soil for optimal growth.

معنی فارسی کلمه -bedded

: معنی -bedded به فارسی

به معنای قرار دادن چیزی در یک بستر خاص، معمولاً در زمینه‌های گیاهی یا زمانی که چیزی در جایی قرار می‌گیرد.