معنی فارسی -browed

B1

ابروان درهم رفته به حالتی اشاره دارد که ابروها به سمت پایین کشیده می‌شوند و معمولاً نشان‌دهنده نگرانی یا تفکر عمیق است.

Having a furrowed or wrinkled brow, often indicating concern or deep thought.

example
معنی(example):

وقتی نگران است، چهره‌ای با ابروان درهم رفته دارد.

مثال:

She has a furrowed-browed expression when she is worried.

معنی(example):

چهره‌ای با ابروان درهم رفته‌اش نشان داد که او خوشحال نیست.

مثال:

His browed expression made it clear he was not happy.

معنی فارسی کلمه -browed

: معنی -browed به فارسی

ابروان درهم رفته به حالتی اشاره دارد که ابروها به سمت پایین کشیده می‌شوند و معمولاً نشان‌دهنده نگرانی یا تفکر عمیق است.