معنی فارسی broiler chicken

A2

مرغ‌هایی که برای کشتار و تولید گوشت به سرعت رشد می‌کنند.

A chicken raised specifically for meat production.

noun
معنی(noun):

A chicken, bred in a broilerhouse, specifically for meat production

example
معنی(example):

مرغ گوشتی به‌طور خاص برای تولید گوشت پرورش داده می‌شود.

مثال:

A broiler chicken is raised specifically for meat.

معنی(example):

ما تصمیم گرفتیم برای شام یک مرغ گوشتی بخریم.

مثال:

We decided to buy a broiler chicken for dinner.

معنی فارسی کلمه broiler chicken

: معنی broiler chicken به فارسی

مرغ‌هایی که برای کشتار و تولید گوشت به سرعت رشد می‌کنند.