معنی فارسی -escence

B1

پسوندی که به حالت یا کیفیت خاصی اشاره دارد، معمولاً در مورد تغییرات یا فرایندها.

A suffix used to denote a process or condition of becoming.

example
معنی(example):

درخشش مواد خیره‌کننده بود.

مثال:

The luminescence of the materials was stunning.

معنی(example):

فاز نوجوانی می‌تواند چالش‌برانگیز باشد.

مثال:

The adolescence phase can be challenging.

معنی فارسی کلمه -escence

: معنی -escence به فارسی

پسوندی که به حالت یا کیفیت خاصی اشاره دارد، معمولاً در مورد تغییرات یا فرایندها.