معنی فارسی -escent
B1پسوندی که به حالاتی اشاره دارد که در حال تبدیل شدن یا در حال شکلگیری هستند.
A suffix indicating a state of becoming or developing.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نور فلورسانس اتاق را روشن میکند.
مثال:
The fluorescent light brightens the room.
معنی(example):
سالهای نوجوانی پر از تغییرات است.
مثال:
The adolescent years are full of changes.
معنی فارسی کلمه -escent
:
پسوندی که به حالاتی اشاره دارد که در حال تبدیل شدن یا در حال شکلگیری هستند.