معنی فارسی -manship

B1

واژه‌ای که به مهارت یا رفتار خوب در یک فعالیت خاص اشاره دارد.

Skill or good behavior in a particular area or activity.

example
معنی(example):

او در طول بازی رفتار ورزشی عالی از خود نشان داد.

مثال:

He displayed great sportsmanship during the game.

معنی(example):

خوش‌ساختی در طراحی مبلمان مشهود است.

مثال:

Good craftsmanship is evident in the furniture design.

معنی فارسی کلمه -manship

: معنی -manship به فارسی

واژه‌ای که به مهارت یا رفتار خوب در یک فعالیت خاص اشاره دارد.